• یک کارخانه را در نظر بگیرید. مثلاً یک کارخونه متوسط قطعات خودرو.
•  
• طبیعتاً این کارخانه مجموعه‌ای پرسنل اداری دارد، مجموعه‌ای کارگر دارد، مجموعه‌ای از افراد کار خرید مواد اولیه را انجام می‌دهند، مجموعه‌ای افراد کار فروش محصولات را انجام می‌دهند، و خلاصه بسیاری از افراد مستقیم و غیرمستقیم با این کارخانه در حال همکاری هستند! حالا سوأل اینجاست که حقوق و دستمزد این افراد چطور محاسبه می‌شود؟
•  
• در نظر بگیرید که در خط تولید این کارخانه یا هر کارخانه‌ای مواد اولیه‌ای مصرف می‌شود که قیمت و بهای خریداری شده‌ای دارد و بعد از کار ارزش افزوده‌ای پیدا می‌کند، با چه آمار و داده‌هایی امکان قیمت گذاری روی محصولات نهایی هست؟
•  
• نوسان قیمت مواد اولیه تهیه شده و تأثیرش در قیمت نهایی و نحوه محاسبات مالی آنها به چه صورت است و توسط چه کسانی صورت می گیرد؟
•  
• طی فرایند تولید بخشی از مواد اولیه تبدیل به ضایعات می‌شود. شاید بشود آنها را بازیافت کرد یا اینکه این مواد باید دور ریخته شود! چطور می‌شود تشخیص داد که در چه قسمتهایی از این فرایند باید به دنبال اصلاح گشت؟ تا از نظر مالی به روش بهینه‌تری رسید؟
•  
• ما می‌دانیم که یک کارخانه سیستم‌های مختلفی مثل حمل و نقل، تبلیغات، بازاریابی و فروش، تولید محتوا، پژوهش و تحقیق، برگزاری ایونت و سمینار و ده‌ها و شاید صدها مورد دیگر دارد که هر کدوم از این موارد مستقیم و غیر مستقیم منجر به پرداخت هزینه‌هایی می‌شود و از محل عملیات افراد هم درآمدی حاصل شود و البته خود این عملیات پولساز خود منجر به بروز هزینه‌هایی خواهد شد. در دل این چرخه است که سود دهی یا زیان دهی یک مجموعه مشخص می‌شود.
•  
• با وجود پیچیدگی‌های مالی ای که در این فرایند اتفاق می‌افتد؛ چه کسی و چطور می‌تواند تشخیص بدهد که یک مجموعه سود ده هست یا زیان ده؟
•  
• داده‌های و اطلاعات مالی ما برای استراتژی‌ها و بهینه‌سازی، گسترش یا کاهش شرکت از کجا می‌آید؟
•  
• داده‌های یک کسب و کار، در ابتدا و در ادامه فرایند یک کسب و کار متضمن موفقیت و اجرایی بودن و سهولت در تصمیم گیری برای ادامه یا توقف آن کسب و کار است.
•  
• فرقی نمی‌کند کسب و کار شما کوچک و یک نفره باشد یا یک سیستم بزرگ مثلاً با صدها شعبه مختلف داشته باشید. شما مجبورید انواع و اقسام داده‌های مختلف را ثبت و ضبط کنید تا بر اساس این داده‌ها بتوانید شِمایی از وضعیت کسب و کارتان داشته باشید.

شما باید گزارشها و آمار دقیق و قابل تحلیلی داشته باشید تا بر اساس این آمار تصمیم گیری کنید!

با این پیشفرض می‌شود گفت ثبت و تحلیل داده‌های مالی یکی از پیچیده‌ترین و البته مهمترین بخش‌های یک کسب و کار محسوب می‌شود.

وظیفه ثبت و محاسبه این داده‌ها و تحلیل این داده‌های پیچیده‌ي ریاضی‌وار مالی به عهده حسابدارهاست.

و این رشته از فعالیت‌ها مفهوم حسابداری است!

• حسابداری به زبان ساده سیستمی‌ است که در آن داده های خام مربوط به فعالیت یک کسب و کار جمع‌آوری و اندازه گیری می‌شود. سپس داده های جمع آوری شده پردازش شده و به شکل نتیجه عملکرد واحد به افراد رده بالای آن واحد جهت تصمیم گیری گزارش می شود!

حسابداری یعنی طی کردن یک فرایند اطلاعاتی‌ با استفاده از سه فاکتور

شناسایی، ثبت و گزارش داده‌های حاصل از رویدادهای مالی یک کسب‌وکار.